بیورزونانس درمانی
اصطلاح “درمان بیورزونانس” (BRT) در سال 1987 توسط هانس بریگمن برای توصیف درمان با نوسانات خود بیمار ابداع شد. این شکل از درمان بر اساس نظریه مورل است. این ایده را به طور خلاصه میتوان به این شکل بیان کرد: همه بیماریها و شرایط پاتولوژیک آنها با نوسانات الکترومغناطیسی خاصی همراه هستند و یا از آنها ناشی شدهاند. تمام تظاهرات پاتولوژیک با وجود نوسانات پاتولوژیک در داخل یا اطراف بدن همراه است.
در بدن هر بیمار نوسانات الکترومغناطیسی غیرطبیعی به همراه نوسانات سالم از سلولی که دارای میدان مغناطیسی است، ناشی میشود. محدوده فرکانس این نوسانات از بسیار کوچک (Hz) تا نوسانات بسیار بزرگ(MHz) متغیر است.
نوسانات غیر طبیعی در بدن، تعادل پویا و هموستاز بدن را مختل میکند. بدن زمانی بیمار میشود که این تعادل پویا از بین برود. علاوه بر این، شرایط پاتولوژیک بسیار اساسی وجود دارد که ممکن است بیمار متوجه آن نشود، که نهایتا باعث استرس بیشتر بر بدن میشود.
تستهای تشخیصی مرسوم به هیچ وجه آنها را در نظر نمیگیرند و این شرایط را پوشش نمیدهند. نوسانات الکترومغناطیسی بیمار به معنای واقعی کلمه حاوی تمام اطلاعات لازم برای درمان است، حتی اگر هنوز رمزگشایی نشده باشد. نوسانات بیمار ماهیت الکترومغناطیسی دارد و از طریق الکترود از بدن بیمار دریافت می شود. این اطلاعات نه تنها از سطح پوست، بلکه از داخل بافتها و اندام ها نیز ثبت شده و وارد دستگاه درمان میشود.
کیت اسکات-مامبی نسخه اصلاح شده فرآیند بیورزونانس درمانی توسط هانس بریگمن می باشد (بر اساس ایدهها و کار دکتر فرانتس مورل):
1. در بدن انسان و اطراف آن نوسانات الکترومغناطیسی وجود دارد. این نوسانات نسبت به فرآیندهای بیوشیمیایی در حال انجام در بافتها مقدم بوده و مکانیسم کنترل واقعی عملکرد بافت را بر عهده دارند.
2. در هر فرد علاوه بر نوسانات فیزیولوژیکی نوسانات تداخلی پاتولوژیک نیز وجود دارد که ناشی از سموم، آسیب، عفونت، فرآیندهای بیماری حل نشده و حالات منفی روانی (به اصطلاح سموم عاطفی) است.
3. هر دو نوسانات طبیعی و پاتولوژیک را میتوان از سطح پوست دریافت کرد (اثر آنتن) و به دستگاه درمانی منتقل کرد تا رزونانس مناسب صورت بگیرد.
4. نوسانات مختلط از بیمار را میتوان به دو روش اصلی تعدیل کرد: (1) سیگنالهای سالم تقویت میشوند، (2) سیگنال های پاتولوژیک معکوس شده و در نتیجه از بین میروند. نوسانات فیلتر میشوند تا فرکانسهای مطلوب از فرکانسهای پاتولوژیک جدا شوند(سیگنال های پاتولوژیک در این فرآیند حذف میشوند). فیلتر جداسازی مورد استفاده در دستگاه Mora توسط دکتر Ludger Mersmann پیشنهاد و طراحی شد.
5. هیچ نیازی به تولید فرکانس مصنوعی نیست و فقط به نوسانات بیمار که مطابق با اصل چهار اصلاح شدهاند، نیاز است. هدف اصلی تقویت نوسانات خوب و حذف نوسانات ناخواسته است.
6. بدن نشانههای مورد نیاز خود را از سیگنالهای درمانی مدولهشده گرفته و به تولید سیگنالهای فیزیولوژیکی تقویتشده ادامه میدهد و به نظر میرسد که خود را دوباره برنامهریزی میکند، به طوری که در آینده در برابر سیگنالهای پاتولوژیک محافظت میشود. بنابراین، هماهنگ سازی انرژی الکترومغناطیسی از مرحله موقت جلسات درمانی فراتر میرود.
7. تغییرات سودمند در میدانهای انرژی با اصلاحات بعدی و بهبود عملکرد بیوشیمیایی و ساختار فیزیکی دنبال میشود.
8. بیورزونانس درمانی زمانی موفقیت آمیز است که نیروهای تنظیم کننده درون زا خود بدن مجدداً کنترل را اعمال کنند و منجر به عادی سازی و حفظ سلامت بدن شوند.
مبنای درک درمان بیورزونانس (BRT) این فرض است که میدانهای قابل تشخیص الکترومغناطیسی متناوب (EMF) که توسط موجودات زنده منتشر میشوند، با شدت (دامنه) و فرکانس مشخص شده و حاوی اطلاعات مهم بیولوژیکی هستند که برای برقراری ارتباط بین سلولها، بافتها و اندامها استفاده میشوند.
بهعلاوه، اگر فرض شود که شروع هر بیماری با تغییر در سیستمهای پاسخ فعال، مدتها قبل از وقوع تغییرات پاتوفیزیولوژیک اتفاق میافتد، بازیابی میدانهای قابل تشخیص الکترومغناطیسی متناوب درونزا باید، حداقل بهطور موقت، اثر سیستمهای ارتباطی بین سلولی معیوب را از بین ببرد. به این ترتیب، یک بدن فرد بیمار میتواند سیستم تنظیم کننده انرژی خود به شکل خوددرمانی تطبیق دهد.
موارد استفاده بیورزونانس درمانی (BRT)
روش بیورزونانس درمانی در مواردی مورد استفاده قرار میگیرد که از درمان معمول، نتیجهای به طور کامل کسب نمی شود. این موارد به طور عمده در بیماریهای مزمن سیستم برونش ریوی، دستگاه گوارش، سیستم اسکلتی عضلانی، نقص سیستم ایمنی، اختلالات خوردن و به طور کلی اختلالات عملکردی مختلف رخ میدهد. بیشترین اثربخشی روش در درمان آلرژی ، عدم تحمل غذایی، حملات سمی حاد و مزمن ناشی از عناصر محیطی حاصل شده است.
با کمک این روش میتوان به رفع عفونت سمی ناشی از آمالگام دست پیدا کرد. علاوه بر این، میتوانیم کانونهای عفونت را که بر اندامهای داخلی بیماران تأثیر میگذارد، شناسایی کنیم. در صورت لزوم میتوان درمان بیورزونانس را با دارو درمانی و بسیاری از روشهای غیردارویی دیگر ترکیب کرد.
موارد مصرف مانند هومیوپاتی، طب سوزنی و زیست پزشکی به طور کلی یکی است. بیشترین میزان موفقیت این روش در درمان آلرژیها، عدم تحمل غذایی، مسمومیتهای ناشی از عوامل محیطی، التهابهای حاد و مزمن، اختلالات خواب، عفونت در کودکان، بیماریهای متابولیک و بسیاری موارد دیگر میباشد. اثربخشی روش نیز توسط علم آمار نیز تایید شده است. به این ترتیب، طبق دادههای پزشکان آلمانی، درمان بیماریهای آلرژیک به 84 درصد موارد، بهبود به 14 درصد و عدم تغییر یا وخامت موارد به 2 درصد رسیده است. میتوان این تصور را ایجاد کرد که با این روش می توانیم هر بیماری را درمان کنیم.
با این حال، محدودیتهایی وجود دارد که باعث می شود درمان بیورزونانس به طور کامل یا تا حدی موفق نباشد. قابل درک است که این واقعیت را در نظر داشته باشیم که دامنه کاربرد این روش دامنه نوسانات الکترومغناطیسی بدن بیمار است. در اصل میتوان گفت که انتظار میرود در درمان هر شرایطی که نوسانات الکترومغناطیسی که اطلاعات را منتقل میکنند، نتایج موفقیتآمیز ایجاد شود، و صرف نظر از اینکه این اطلاعات ماهیت آسیبشناختی داشته باشند یا سالم، نقش اساسی دارند. هیچ زمینهای در پزشکی وجود ندارد که نوسانات بیمار در آن هیچ نقشی نداشته باشد.
به همین دلیل است که باید بگوییم که هیچ محدودیت و منع مصرفی برای تلاش برای اجرای بیورزونانس وجود ندارد. همیشه این احتمال وجود دارد که حتی در شدیدترین بیماریها یا در شرایطی که حیات فرد با خطر جدی مواجه است با از بین بردن نوسانات پاتولوژیک، به بهبود وضعیت بیمار دست یابیم.
اما شرایطی وجود دارد که اجازه استفاده از بیورزونانس درمانی را نمیدهد. چنین شرایطی عبارتند از:
ضایعات تشریحی شدید
به عنوان نمونهای بارز از این نوع آسیبها میتوان به موارد استخوانی اشاره کرد که پس از شکستگی به خوبی تثبیت نمیشوند. ما در مورد چنین حالت نهایی صحبت میکنیم که در آن روش بیورزونانس درمانی هیچ تأثیری ندارد این روش نه در چینش اشتباه استخوانها و نه روی دردهای ناشی از آن و اختلالات در حرکت هیچ تاثیری ندارد.
اختلالات روانی عمده
بیماریهای روانپزشکی واقعی، مانند اسکیزوفرنی، روانپریشی، افسردگی مانیک و غیره، حوزههایی نیستند که در آنها بیورزونانس حداقل در سطح اولیه اعمال شود.
کمبودهای شدید در بدن
با درمان بیورزونانس نمیتوان کمبود مواد را در بدن جبران کرد مانند: کمبود ویتامینها، کمبود مواد معدنی و عناصر کمیاب، کمبود آهن یا انسولین.
عدم وجود برخی نوسانات حیاتی در طیف بیمار
در مواردی که با از بین رفتن نوسانات ضروری برای زندگی سروکار داشته باشیم، بیورزونانسی که به تنظیم نوسانات الکترومغناطیسی بدن بیمار میپردازد، نمیتواند کمک کننده باشد. نوسانات از دست رفته باید با نوسانات دیگر جایگزین شوند.
عنوان کتاب: حقیقت بیورزونانس Bioresonance the Truth
نویسنده: وانیس آناگنوستوپولوس loannis Anagnostopoulos
مترجم: مهتاب جهان شاه طلب
:References
Schoni, MH., Nikolaizik WH., Schni-Affolder F. (1997). Efficacy Trial of Bioresonance in children with atopic dermatitis. Int. Arch. Allergy Immunol. 112:238-246
Schuller J., Galle M. (2007). Untersuchung zur klinischen Wirksamkeit elektronisch abgespeicherter Zahn- und Gelenksnosoden bei Erkrankungen des rheumatischen Formenkreises. Forsch Komplementmed; 14:289-296. doi: 10.1159/000107910
Oschman, J.L. (2015). Energy Medicine. The Scientific Basis. Churchill Livingstone; 2 edition
Karakos, P., & Tripsiannis G., Konstantinidis Th., Lialiaris, Th. (2019). The Effectiveness of Bioresonance Method on Human Health. The Open Epidemiology Journal. 8. 1-8. 10.2174/1874297120190800001.
Islamov BI., Balabanova RM., Funtikov VA., Gotovskii YV., Meizerov EE. (2002). Effect of bioresonance therapy on antioxidant system in lymphocytes in patients with rheumatoid arthritis. Bull Exp Biol Med.134:248-250.