اپی ژنتیک چیست و چرا اهمیت دارد؟
اپی¬ژنتیک به تمام مکانیسم¬های تنظیم بیان ژن، مستقل از توالی DNA اشاره دارد، که می¬تواند در چهار گروه اصلی قرار بگیرد: کمپلکس¬های بازسازی کروماتین وابسته به ATP ، تغییرات DNA و هیستون، و RNA¬های غیرکدکننده. این فرآیندها بیان ژن را با تعدیل ساختار کروماتین یا با کنترل اتصال ماشینهای رونویسی به DNA تنظیم میکنند. یکی از ویژگیهای مهم این مکانیسمها این است که میتوانند توسط عوامل بیشماری از جمله محرکهای فیزیولوژیکی و پاتولوژیک و همچنین توسط عوامل محیطی مانند ، افکار و احساسات ، گفتار ، فعالیت های فیزیکی ، عادات کاری ، فرکانس های محیط زندگی ، رژیم غذایی ، مصرف سیگار و الکل تنظیم شوند.
مکانیزم ساخت سلول در بدن ما چیست و توسط چه چیزی کنترل میشود؟
جدیدترین تحقیقات علمی ثابت کرده که همه چیز در جهان از خودش ارتعاشات الکترومغناطیس ساطع میکند. افکار و احساسات ما ، کلمات ، اشیاء ، مواد غذایی ، محیط ها و مکان ها ، ابزار و تجهیزات مورد استفاده روزمره و …. که همگی روی بیان ژن ها تاثیر گذار هستند.
سلولها از خواص الکتریکی خود برای کنترل بیان ژنها استفاده میکنند. ثابت شده که مهمترین اثر امواج الکترومغناطیسی ، تحریک ژنهاست. ژنها، واحدهای ابتدایی اطلاعات ژنتیکی مربوط به بخشهایی از DNA هستند که قادرند پروتئین تولید کنند. امواج الکترومغناطیس با تغییرات اپی ژنتیکی ( بدون تغییر توالی DNA) منجر به تغییر بیان ژن میشوند.
از دیدگاه علم کلاسیک یا نیوتونی بدن انسان مانند یک ماشین ساخته شده از ماده است که تنها توسط مواد شیمیایی (دارو) میتوان در آن تغییر ایجاد کرد.
علم فیزیک کوانتوم میگوید همه چیز از انرژی ساخته شده و اثبات میکند نحوه ساخت پروتئینها در بدن غیر از مواد شیمیایی از طریق سیگنالهای دریافتی از محیط هم تغییر ساختار میدهند و از آنجا که آگاهی یک میدان انرژی است یکی از عوامل مهم در کنترل رفتار پروتئینها و در نتیجه کنترل حیات است. انسان میدانی از انرژی است که هر لحظه فرکانس های محیطی را دریافت و از خود ارتعاش ساطع میکند.
فیزیکدان انگلیسی به نام مک کلر طی آزمایشی ثابت می کند که سیگنالهای انرژی دریافتی از محیط تاثیر بیشتری نسبت به سیگنالهای تولید شده توسط داروها بر رفتار و عملکرد بدن ما دارند
و در آزمایشی دیگر که در مجله طبیعت به چاپ رسیده ثابت میشود که عملکرد پروتئینها در بدن تحت قوانین فیزیک کوانتوم است نه فیزیک کلاسیک ، به همین دلیل نمیتوانید به دنبال پاسخ این سوال که زندگی چگونه کار میکند، در کتـابهای فیزیک مرسوم و شیمی بگردید، زیرا تمام این کتـابها بر اساس قوانین فیزیک کلاسیک نوشته شدهاند.
حالات روحی ، سلامتی و مریضی انسان بسیار به محیطی که در آن زندگی میکند مربوط است و روی افراد زیادی تحقیق شده که سرطانشان بعد از تغییر محل زندگی یا سبک زندگیشان کاملا از بین رفته و درمان شده است.
فیزیک کلاسیک که اساس تمام علوم مرسوم حال حاضر است بر پایه این بنا نهاده شده که دنیای مادی از معنویت و ذهن جداست اما در عصر مدرن ، فیزیک کوانتوم فاش میکند که ذهن و آگاهی بر ماده اثر میگذارند بنابراین از هم جدا نخواهند بود و طبق گفته آلبرت انیشتن “ذهن تنها نیروی حاکم بر جسم است”
این باور که ژنها خود به خود خاموش و روشن میشوند و سرنوشت دی ان ای را تعیین میکنند دیگر پشتوانه علمی ندارد. دانشمندان مکانیزم اپی ژنتیک را که عامل اصلی در تعیین سرنوشت دی ان ای و کنترل رفتار ژنها در بدن است را به طور کامل تشریح میکنند. اینکه چگونه سیگنالهای محیطی یا در واقع درک و برداشت ما از سیگنالهای محیط ، بیان ژنتیکی ما را مشخص میکند و جبرگرایی ژنتیکی که میگوید شما هیچ تاثیری در تعیین رفتار ژنهایتان ندارید و در حقیقت قربانی وراثت خود هستید یک باور کاملا اشتباه است.
به عنوان مثال یک دوقلوی همسان که در لحظه تولد از نظر ژنتیکی کاملا شبیه به هم هستند در طول سال های بعد و تجربههای شخصی متفاوت ممکن است یکی به سرطان مبتلا شود و دیگری نه.
کار ذهن در واقع ایجاد ارتباط و انسجام بین باورهای ما و واقعیت زندگی ماست. باورهای ما هستند که زندگی ما را می سازند، به عنوان مثال اثر دارونماها نزدیک به ۱۰۰ سال است در علم پزشکی به کار میرود، باور مثبتی که به یک دارونما که احتمالا یک قرص شکر بیشتر نیست باعث بهبود و شفا یافتن فرد میشود.
هفت سال اول زندگی یک فرد مهمترین دوره زمانی در شکل گرفتن شخصیت یک فرد است ، زیرا در این سالها مغز در فرکانسهای پایین ارتعاش میکند که هر چه ببیند و بشنود بدون قضاوت ضبط میکند. علم ثابت کرده که ما ۹۵% روزمان را در فکر کردن به سر میبریم و این یعنی ۹۵% شبانه روز کنترل بیولوژی بدن و رفتار ما در دست ضمیر ناخودآگاه ماست! بر خلاف باوری که در علم پزشکی حال حاضر وجود دارد عامل اصلی و اولیه ایجاد بیماری در بدن ژنها نیستند بلکه افکار و احساسات هستند.
طبق نتایج تحقیقات سازمان روانشناسی آمریکا بیشتر از ۹۰% بیماریهای روی این سیاره به استرس مربوط میشود. یعنی ما سیگنالهای محیطی را از فیلتر باورهای نادرست عبور میدهیم و با سو برداشت و درک نادرست باعث وارد آمدن فشار بر سیستم بدن و در نتیجه به وجود آمدن بیماریها میشویم. قسمتی از دی ان ای در هربار تقسیم سلولی از بین میرود پس چه چیز باعث میشود که در هر بار تقسیم سلولی اطلاعات دی ان ای از بین نرود و بدن بتواند سلولهای جدید و کاملی را جایگزین کند؟
تحقیقاتی که در اوایل دهه هفتاد میلادی انجام شد نشان داد انتهای هر دی ان ای قسمتی وجود دارد که کدگذاری نشده و در هربار تقسیم سلولی این قسمت جلوی از بین رفتن اطلاعات دی ان ای و در نتیجه مرگ سلول را میگیرد ، نامش تلومر است و طول تلومر مساوی است با طول عمر سلولهای ما و در نتیجه طول عمر بدن ما!
اما چه عواملی طول تلومر را تعیین میکنند؟ آیا طول تلومر محدود است یا میتوان دخالت عمدی در افزایش طول تلومرها داشت؟
پاسخ علمی این است : بله قطعا با تغییر فرکانس های محیطی امکان بازسازی تلومرها در بدن مان وجود دارد.
با پیشرفت های علم در حوزه های مختلف سلامت ، مهندسی الکترونیک ، کامپیوتر و هوش مصنوعی و بیورزونانس ، تجهیزاتی تولید شده اند که در رابطه با آنالیز بدن در سطح DNA به محققان و درمانگران حوزه ژنتیک و اپی ژنتیک کمک میکند. بنابراین علم اپی ژنتیک در دهه های پیش رو جایگاه ویژه ای در شبکه های سلامت الکترونیک و فناوری سلامت خواهد داشت.
در قرن جدید این امکان فراهم شده فرکانس ها و ارتعاشات الکترومغناطیسی که عامل اصلی تغییرات در بیان ژن ها هستند توسط دستگاه های پیشرفته تحت آنالیز و اسکن قرار گیرند و حتی در تغییرات و اصلاح این فرکانس ها و کمک به بدن در جهت ارتقای سلامت میتوان از این دستگاه ها کمک گرفت. بنابراین اختلالات در سطح DNA مشاهده میشود ، امکان پیش تشخیص و پیشگیری و درمان بیماری ها با استفاده از تکنولوژی های جدید به راحتی امکان پذیر است.
در حال حاضر یکی از جدیدترین و دقیق ترین دستگاه های اتوماتیک در این زمینه ، دستگاه بیوفیلیا لوتوس میباشد.
این دستگاه علاوه بر اسکن و آنالیز همه ارگانیسم ها و میگروارگانیسم ها قابلیت آنالیز بیش از 300 آیتم از DNA ها و RNA ها را دارد. نکته بسیار مهم در رابطه با دستگاه بیوفیلیا لوتوس این است که کاملا غیرتهاجمی و بدون عوارض است.
اپیژنتیک و بیورزونانس
پاسخهای طبیعی وغیرطبیعی به محرکهای محیطی ممکن است با واسطه مکانیسمهای اپیژنتیک صورت پذیرند. تغییرات اپیژنتیک بازگشتپذیر بوده و میتوانند توسط فاکتورهای محیطی تغییر کنند. ساختار سهبعدی کروموزومها در هسته برای بسیاری از پروسههای سلولی از جمله تنظیم بیان ژن، همانندسازی DNA و ساختار کروماتین اهمیت دارد.
آزمایشات صورت گرفته توسط پیتر پی. گاریوف و همکاران در مسکو تایید کردند که کروموزوم وDNA تابشهای لیزری تولید میکنند. آنها این پیشنهاد را مطرح کردند که
1) پیامهای ژنتیکی وجود دارند؛
2) دستگاه کروموزومی به صورت همزمان هم به عنوان فرستنده و هم گیرنده این پیامهای ژنتیکی عمل و به ترتیب آنها را رمزشکنی و رمزگذاری میکنند؛
3) زنجیره کروموزومی به عنوان یک دروازه هولوگرافیک عمل مینماید که میتواند میدانهای الکترو-آکوستیک ضعیف و نور لیزر ضعیف را نشان دهد. توزیع صفات فرکانس در پیامهای ژنتیکی فراکتالی است، بنابراین نوکلئوتیدهای DNA قادرند که پیش تصاویر هولوگرافیک از ساختارهای زیستی بسازند. او این فرض را مطرح کرد که اطلاعات ژنتیکی به جز شکل رمزگذاری شده، در شکل کوانتومی، موجی وجود دارند. این مدل راههای اساسا متفاوتی برای درمان بیماران مبتلا به سرطان، بیماریهای ویروسی، عفونتهای باکتریایی و پروسههای تحلیلرونده در اندامها و بافتها را پیشرو قرار داد.
اختلال سیستم انرژی الکترومغناطیسی میتواند رونویسی از DNA را دچار اختلال و فعالیت لنفوسیتهای T و سلولهای کشنده طبیعی را سرکوب کند که همگی این رویدادها میتوانند به بیماریهای تحلیل رونده مزمن، افسردگی و سایر مشکلات بیانجامند. الکترونها میتوانند فوتونها را جذب و منتشر کنند و به همین خاطر است که الکترونهای DNA مانند انبار بیوفوتونها عمل مینمایند. این باور وجود دارد که نرخ لرزش خاص هر بیوفوتون، توالیهای خاصی از ژن را از راه رزونانس فعال میسازد. مشخص شده است کهترمیم DNA میتواند با استفاده از فرکانس Hz 528 صورت پذیرد. در این فرکانس خاص، مولکولهای آب کلاستر شدهای که ساختارهای DNA احاطه میکنند، یک ششوجهی بی نقص را تشکیل میدهند.
اپی ژنتیک، همان ورا ژن شناسی و یا ورا ژنتیک است که در آن تاثیرعوامل محیطی و خارجی در بیان ژن ها، چگونگی خوانده شدن ژن ها و تاثیر آن بر سلامت و بیماری انسان مورد مطالعه قرار می گیرد. امروزه طی تحقیقات فراوانی که توسط متخصصان علم اپی ژنتیک صورت گرفته است، ثابت شده برخلاف گذشته که تصور بر این بود منشا بسیاری از بیماری ها ژنتیکی است، متاثر از عوامل محیطی می باشد. یکی از مثال های بارز در این زمینه، بیماری سرطان است.
در گذشته تصور بر این بود که سرطان صرفا ژنتیکی می باشد و هر فردی که مبتلا به بیماری سرطان است، ژن بیماری را از والدین خود گرفته است. در صورتی که امروزه به اثبات رسیده است که عوامل محیطی مثل سبک زندگی (تغذیه ناسالم، کم تحرکی، استرس و ..) از عوامل موثر در بروز سرطان هستند و افرادی بدون داشتن سابقه خانوادگی به این بیماری مبتلا می شوند.
حال سوال اینجاست که آیا به جز بیماری، رفتار، خلق و خو، شادی یا خشم نیز اپی ژنتیکی هستند؟ از این رو بر آن شدیم تا در این مطلب به طور مفصل به موضوع اپی ژنتیک رفتاری بپردازیم. بنابراین پیشنهاد می کنیم تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
اپی ژنتیک و توارث ویژگیهای اکتسابی
لامارک در سال 1809 (دو قرن پیش) این ایده را مطرح کرد که برخی از تغییرات وراثتی به واسطه تاثیرات مستقیم محیط ایجاد می شوند و این ویژگی ها و صفات اکتسابی می توانند به ارث نیز برسند. لامارک معتقد بود که موجودات مختلف در طی تکامل چند هزار ساله، وقتی از یک عضو از بدن مکررا استفاده نمایند، آن عضو قوی تر شده، تکامل یافته تر و بزرگ تر می شود و اگر از یک عضو استفاده کمتری گردد، آن عضو به مرور ضعیف تر و ناتوان تر شده و به تدریج از بین می رود.
لامارک بر همین اساس معتقد بود که وقتی هر عاملی در طبیعت باعث می شود موجودات چیزی به دست آورند و یا از دست بدهند، ناشی از این است که در طی نسل های متمادی با آن موجه شده اند. در نتیجه، این نیاز یا عدم نیاز به تدریج می تواند به تغییرات باثبات تبدیل شده و به نسل های بعدی نیز منتقل شوند.
این دیدگاه لامارک در اشاعه اندیشه تکامل نقش بسزایی داشت ولی با توجه به دیدگاه داروین و سپس به واسطه کشف DNA از سوی برخی از دانشمندان رد شد. نکته جالب این است که در سال های اخیر مجددا شکل اصلاح شده دیدگاه لامارک مورد توجه قرار گرفت. امروزه ما می دانیم که عوامل اپی ژنتیک محیطی بدون تغییر در توالی DNA می توانند نحوه بروز ژن را با خاموش یا روشن کردن آن ها تغییر دهند.
در این بخش، سه مدل کلی از نحوه توارث را بیان خواهیم کرد :
وراثت مندلی :
در این مدل، وراثت با انتقال آلل ژن ها از والدین به فرزندان (بدون تاثیر عوامل محیطی بر روی آلل ها) انجام می شود.
وراثت لامارکی :
در این مدل از وراثت، صفات با انتقال آلل ژن ها از والدین به فرزندان (با تثیر عوامل محیطی بر روی آلل ها) انجام می شود.
وراثت بر مبنای دیدگاه اپی ژنتیکی :
در این مدل، توارث ژنتیکی و توارث ویژگی ها و صفات اکتسابی به موازات یکدیگر اتفاق می افتند. ضمنا در این مدل، توارث ویژگی های اپی ژنتیکی تحت تاثیر محیط هستند ولی تغییرات در ژنوم موجودات، فنوتیپ و نحوه بیان ژن های آنان ایجاد می شود و تغییری در توالی نوکلئوتیدی DNA اتفاق نمی افتد.
اپی ژنتیک رفتاری
در علم اپی ژنتیک اینطور بیان می شود که ؛ ژن ها در طول عمر خود، پروتئین هایی می سازند که این پروتئین ها قادر هستند در شرایط محیطی مختلف، شکل متفاوتی به خود گرفته و نتایج فنوتیپی مختلفی به وجود آورند. پس اپی ژنتیک سطحی مضاعف از پیچیدگی کدهای ژنتیکی را ایجاد می کند. عوامل و تغییرات محیطی می توانند باعث تغییر عملکرد ژن ها شوند و نهایتا ویژگی های اکتسابی می توانند به نسل بعدی منتقل شوند.
یکی از مثال های بارز درباره اپی ژنتیک رفتاری، نحوه لانه سازی پرندگان است. پرندگان با توجه به شرایط محیطی که در دوران تکامل خود در آن زندگی کرده اند، مهارت هایی را برای شکل خاصی از لانه سازی آموخته اند. این مهارت ها در ژن های پرندگان تثبیت شده و به نسل بعدی انتقال می یابد. به همین دلیل است که در طبیعت شاهد شیوه های مختلفی از لانه سازی توسط پرندگان هستیم. این موضوع نشانی از به ارث رسیدن صفات اکتسابی است که به واسطه فرایندهای اپی ژنتیکی قابل توضیح هستند.
در واقع اپی ژنتیک رفتاری شاخه ای از علم اپی ژنتیک است که در آن به مطالعه نقش تغییرات اپی ژنتیکی در شکل گیری رفتار موجودات زنده پرداخته می شود.
آیا ویژگی های رفتاری مثل شادی و خشونت قابل توارث هستند؟
اینکه بسیاری از بیماری ها و صفات ناشی از تغییرات اپی ژنتیکی هستند، موضوعی اثباتش شده است. حال می خواهیم ببینیم اپی ژنتیک رفتاری چه رفتارهایی را در انسان مربوط به اپی ژنتیک می داند.
بنابر اپی ژنتیک رفتاری می توان گفت که تفاوت های فردی در شخصیت و رفتار انسان می توانند به دلیل تثبیت ویژگی های اکتسابی باشند هر چند این تثبیت رفتار در ژنوم انسان ها ممکن است در بازه زمانی طولانی اتفاق افتاده باشد. در رابطه با این که چقدر ویژگی های رفتاری مثل شادی و خشونت می تواند در اثر تغییرات اپی ژنتیکی ایجاد شده و بعد به نسل بعدی منتقل شوند، باید گفت که بله ویژگی های رفتاری مثل خلق و خو، شادی و خشونت به شدت تحت تاثیر شرایط محیطی هستند. طی تحقیقات متعدد ثابت شده است که شادی به واسطه ژن های ژن های مرتبط با انتقال دهنده سروتونین، DRD2 ، DRD4 ، MAO-A ، ژن گیرنده کانابینوید (CNR1) و … تحت تاثیر قرار می گیرند.
ضمنا طی تحقیقاتی که در رابطه با توارث خشونت بر روی دوقلو ها و خواهر و برادرهای غیر دوقلو انجام شده، محققان بر توارث پذیری خشونت نیز تاکید می کنند. چرا که احتمال انجام خشونت و رفتارهای مجرمانه در دوقلوهای تک زیگوتی (تک تخمکی یا همسان) بیش از دوقلوهای دو زیگوتی (دو تخمکی یا غیرهمسان) می باشد. نسبت این رفتارها در بین دوقلوهای همسان به طور میانگین 5/51 و در بین دوقلوهای غیرهمسان 6/20 درصد است. ژن هایی مثل ژن تجزیه کننده کاته کولامین ها، ژن های دوپامینرژیک (DAT1 ، DRD2 و DRD4) و برخی ژن های موجود بر روی کرومزوم Y در رفتارهای خشونت آمیز موثر هستند. در رابطه با تاثیر اپی ژنتیک (اپی ژنتیک رفتاری) بر روی ظهور و بروز خشونت و شادکامی هم تحقیقاتی انجام شده و به این نتیجه رسیده اند که شرایط محیطی می تواند باعث تغییر بیان ژن های مربوط به خشونت یا شادی و سایر رفتارهای انسان گردد.
به عنوان مثال؛ پژوهشگران طی تحقیقاتی که انجام داده اند، به این نتیجه رسیده اند که وقتی کودکی با تجربه های بدرفتاری و یا اتفاقات چالش برانگیز دیگر روبه رو می شود، در صورتی که به طور ژنتیکی دارای آلل کوتاه ژن انتقال دهنده سروتونین (5HTTLPR) باشند، در طول زندگی نشانه های افسردگی و شاد نبودن در آن ها مشاهده می شود چرا که با داشتن این نوع آلل، سطح سروتونین پایین در آن ها مشاهده می شود بنابراین نسبت به سایر مردم درجه شادی کم تری نشان می دهند. نکته بسیار مهم این است که ویژگی های محیطی پیش و پس از تولد می تواند مکانیسم های اپی ژنتیکی را فعال کرده و باعث تغییرات اپی ژنتیکی شود و به این ترتیب رفتارهایی مثل خشونت، شادی، افسردگی و … را نشان دهند.