انرژی در پزشکی
واژه انرژی به توانایی بدن یا سیستم برای تولید کار اشاره دارد. هر سیستم فیزیکی حاوی انرژی است (یا آن را ذخیره میکند). انواع مختلف انرژی در پشت طیف گستردهای از پدیدههای طبیعی وجود دارد.
انواع انرژی
مقدار انرژی موجود در یک سیستم را میتوان با جمع کردن تعدادی معادله خاص، مانند معادله دیفرانسیل اویلر لاگرانژ یا اصل همیلتون، محاسبه کرد. انرژی اشکال مختلفی دارد. همه اشکال انرژی در دو دسته شکلی انرژی جنبشی یا دینامیکی قرار میگیرند.
اصل بقای انرژی
اصطلاح «هیچ از هیچ» (ex nihilo nihil) یکی از بدیهیات است که توسط پارمنیدس (فیلسوف یونان باستان) شکل گرفته است که بر اساس آن هیچ چیز از صفر ایجاد نشده و هیچ چیزی به آن تبدیل نمیشود.
قانون بقای انرژی میگوید که انرژی نه ایجاد میشود و نه از بین میرود. وقتی مردم انرژی مصرف میکنند، این انرژی از بین نمیرود. بلکه این شکل انرژی به شکل دیگری از آن تغییر پیدا میکند.
بازده انرژی
بازده انرژی، مقدار انرژی مفید دریافت شده توسط یک سیستم است. یک ماشین کاملاً کارآمد، تمام انرژی وارد شده به دستگاه را به کار مفید تبدیل میکند. در واقع تبدیل یک شکل از انرژی به شکل دیگری از آن، همیشه شامل تبدیل آن به انرژی استفاده شده و استفاده نشده است. تحولات انرژی همیشه کاربردی نیستند.
داده های تاریخی
ارسطو (384-322 قبل از میلاد یونان) اولین کسی بود که کلمه انرژی را در ” فضیلت اصول اخلاق” به کار برد. معنای جریان انرژی به طور قابل توجهی از معنای اصلی که ارسطو بیان کرده بود، تغییر پیدا کرده است. بنابراین انرژی ذهن از نظر ارسطو هدف عمل است، از طرفی وسیلهایست که هدف را تحقق میبخشد. انرژی دو جنبه دارد، هم هدف است و هم وسیله.
هدف انرژي، سعادت است. چنانچه فضیلت انرژي ابزاری است. بنابراین فضيلت، انرژي است كه توسط ذهن تحريك ميشود و با فطرت عقلاني كه ويژگي خاص انسان است مطابقت دارد. فضیلت یک استعداد طبیعی نیست، بلکه چیزی است که از فعالیت و تمرین مداوم ناشی میشود و نه از طریق آموزش، بلکه از طریق تمرین به دست میآید. در واقع انرژی به عنوان یک اصطلاح فلسفهای استفاده میشود و نه به عنوان یک اصطلاح علمی.
توماس یانگ (1773-1829) در انگلستان اولین کسی است که کلمه انرژی را به معنای امروزی آن به کار برد. تعریف او از انرژی تقریباً مشابه تعریف فعلی انرژی جنبشی است.
ویلیام جان مکورن رانکین (1820-1872) در اسکاتلند تمایز بین انرژی “واقعی” از دست رفته در فرآیندهای دینامیکی و انرژی “دینامیکی” که با آن جایگزین میشود را شناسایی کرد. او ثابت کرد که مجموع دو عمل ثابت است، ایدهای که از قبل در بین کسانی که با قانون بقای انرژی آشنا بودند وجود داشت.
ویلیام تامسون، لرد کیوین (1824-1907) اصطلاح “واقعی” را با اصطلاح “جنبشی” جایگزین کرد، اما هیچ کس جرات جایگزینی اصطلاح “دینامیک” را نداشت. کلوین در ابتدا اصطلاحات پویا و استاتیک را پیشنهاد کرد.
فیزیک کوانتوم، روی دیگر سکه
دنیای فیزیک کوانتومی دنیایی اسرارآمیز است که حقیقت را در مورد جهان ما روشن میکند، به گونهای که چارچوب دانش قابل قبول موجود را به چالش میکشد. آنچه ما به عنوان دنیای مادی فیزیکی خود در نظر میگیریم، در واقع فیزیکی یا مادی نیست.
بلکه بسیار با آن فاصله دارد که این مفهوم توسط بسیاری از دانشمندان برنده جایزه نوبل، که یکی از آنها نیلز بور فیزیکدان دانمارکی است به اثبات رسیده است. او کمک قابل توجهی به درک ساختار اتمی و نظریه کوانتومی کرد.
فیزیکدانان کوانتومی کشف کردهاند که اتمهای طبیعی از گردابهای انرژی تشکیل شدهاند که دائماً در حال چرخش و ارتعاش هستند و هر یک انرژی منحصر به فرد خود را منتشر میکنند. اگر واقعاً میخواهیم خودمان را مشاهده کرده و بدانیم که چه هستیم، باید به این درک برسیم که ما واقعاً موجوداتی از نوع انرژی و ارتعاش هستیم که انرژی منحصر به فرد خود را تابش میکنیم. این واقعیتی است که فیزیک کوانتوم بارها و بارها به ما اثبات کرده است
اتم ساختار فیزیکی ندارد، ما ساختار فیزیکی نداریم. چیزهای طبیعی واقعا هیچ ساختار فیزیکی ندارند! اتمها از انرژی نامرئی ساخته شدهاند نه ماده محسوس.
این کشف که جهان برخلاف نظریههای فیزیک نیوتنی مجموعهای از اجزای طبیعی نیست و به طور کلی از امواج انرژی ناملموسی ناشی میشود، ناشی از تلاش آلبرت انیشتین، ماکس پلانک و ورنر هایزنبرگ میباشد.
انیشتین و انرژی
دنیای فیزیک کوانتومی دنیایی اسرارآمیز است که حقیقت را در مورد جهان ما روشن میکند، به گونهای که چارچوب دانش قابل قبول موجود را به چالش میکشد. آنچه ما به عنوان دنیای مادی فیزیکی خود در نظر میگیریم، در واقع فیزیکی یا مادی نیست.
بلکه بسیار با آن فاصله دارد که این مفهوم توسط بسیاری از دانشمندان برنده جایزه نوبل، که یکی از آنها نیلز بور فیزیکدان دانمارکی است به اثبات رسیده است. او کمک قابل توجهی به درک ساختار اتمی و نظریه کوانتومی کرد.
فیزیکدانان کوانتومی کشف کردهاند که اتمهای طبیعی از گردابهای انرژی تشکیل شدهاند که دائماً در حال چرخش و ارتعاش هستند و هر یک انرژی منحصر به فرد خود را منتشر میکنند. اگر واقعاً میخواهیم خودمان را مشاهده کرده و بدانیم که چه هستیم، باید به این درک برسیم که ما واقعاً موجوداتی از نوع انرژی و ارتعاش هستیم که انرژی منحصر به فرد خود را تابش میکنیم. این واقعیتی است که فیزیک کوانتوم بارها و بارها به ما اثبات کرده است
اتم ساختار فیزیکی ندارد، ما ساختار فیزیکی نداریم. چیزهای طبیعی واقعا هیچ ساختار فیزیکی ندارند! اتمها از انرژی نامرئی ساخته شدهاند نه ماده محسوس.
این کشف که جهان برخلاف نظریههای فیزیک نیوتنی مجموعهای از اجزای طبیعی نیست و به طور کلی از امواج انرژی ناملموسی ناشی میشود، ناشی از تلاش آلبرت انیشتین، ماکس پلانک و ورنر هایزنبرگ میباشد.
انرژی در پزشکی شرقی
در فلسفه چینی، موجودات علی از پنج عنصر نمادین تشکیل شده اند: چوب، آتش، خاک، فلز و آب.
این پنج عنصر برای یافتن تعادل مناسب با یکدیگر در حال تعامل هستند.
یین و یانگ نیروهای متضادی هستند که زندگی و همچنین جهان را کنترل میکنند. یین عمدتاً بر جنبه فیزیکی و مادی تأثیر میگذارد، در حالی که یانگ بر جنبه روانی و معنوی یک موجود زنده تأثیر میگذارد. هنگامی که یین در افراد افزایش مییابد، نیروی یانگ کاهش مییابد و بالعکس. این نیروهای متضاد، انرژی حیاتی یا Qi را تشکیل میدهند که در بدن ما گردش دارد.
اصطلاح Qi اغلب برای بیان سطح انرژی موجودات زنده استفاده میشود. وقتی بین یین و یانگ عدم تعادل وجود داشته باشد، جریان انرژی درست نبوده و هماهنگی در بدن فرد از بین میرود و این عدم هماهنگی خود را به صورت بیماری نشان میدهد. عدم تعادل انرژی را میتوان با طب سوزنی مریدین یا طب سنتی چینی (TCM) اصلاح کرد. هدف این درمانها به تغادل رساندن انرژی یین و یانگ برای بازگرداندن هماهنگی این پنج عنصر است. طب شرقی از رویکرد شهودی تری استفاده میکند.
طب شرقی از رویکرد شهودی تری استفاده میکند و در تسکین درد ودرمان طیف وسیعی از بیماریها کاربرد دارد، و همیشه در تلفیق با شیوههای دیگر درمان استفاده میشود. به نظر می رسد طب شرقی در کنار درمان مکمل بیورزونانس گزینه مناسبی برای درمان بیماری ها ودرد مزمن باشد .
به عبارت دیگر، با در نظر گرفتن این نکته که امواج الکترومغناطیسی به سرعت سطح انرژی بدن را بالا میبرند و کانالهای انرژی بلوکه شده را باز میکنند؛ می توان به همسو بودن کارکرد آن با اهداف طب سوزنی اشاره کرد و به عنوان تشخیص و درمان مکمل در کنار طب سوزنی تاثیر به سزایی خواهد داشت.
عنوان کتاب: حقیقت بیورزونانس Bioresonance the Truth
نویسنده: وانیس آناگنوستوپولوس loannis Anagnostopoulos
مترجم: مهتاب جهان شاه طلب
منابع:
References
Alice C. (2010). The U/timate Quotable Einstein. Princeton University Press, Princeton, New Jersey
Chan K. (1995). Progress in traditional Chinese medicine. Trends Pharmacol. Sci.
David B. (2000). FE = mc2: A Biography of the World’s Most Famous Equation. Walker & Co, New York.
Gibert-Tisseuil F. (1998). Reflections on traditional Chinese medicine and its pharmacopoeia. Annales pharmaceutiques francaises, 56 6, 282-5.
Kolasani A., Xu, H., & Millikan, M. (2011). Determination and comparison of mineral elements in traditional Chinese herbal formulae at different decoction times used to improve kidney function–chemometric approach. African journal of traditional, complementary, and alternative medicines: AJTCAM, 8(5 Suppl), 191-197. https://doi.org/10.4314/ajtcam.v8i5S.25 Patwardhan B., Warude D., Pushpangada P., & Bhatt N. (2005).
Ayurveda and traditional Chinese medicine: a comparative overview. Evidence-based complementary and alternative medicine: eCAM, 2(4), 465-473. https://doi.org/10.1093/ecam/neh140
Rankine W. J. M. (1853). On the general law of the transformation of energy. Philosophical Magazine Series 4. Vol. 5 No. 30: 106— 117.
Rigden J.S. (2005). Einstein 1905: The Standard of Greatness.Harvard University Press.
Thomson W. (1852). On a universal tendency in nature to the dissipation of mechanical energy. Philosophical Magazine Series 4. Vol. 4 No. 25: 304-306.
UNSW Physics: Einstein light. (2010.) £E = mc?: What does it mean, and where did the equation come from?
http://www. phys.unsw.edu.au/einsteinlight/jw/module5_equatio ns.htm
Wolke R.L. (2014). What Einstein Didn’t Know: Scientific Answers to Everyday Questions. Dover Publications; Revised, Revised and Expanded edition
Young T. (1807). A Course of Lectures on Natural Philosophy and the Mechanical Arts.London: Printed for J. Johnson.